نعمانى از مغیره بن سعید از ابوجعفر باقر(علیه السلام) آورده است كه امیر مؤمنان فرمود : وقتى دو سپاه در شام
كشمكش كردند ، نشانه اى از نشانه هاى الهى ظاهر مى شود . عرض شد : اى امیر مؤمنان ! آن نشانه چیست ؟
فرمود : بیش از صد هزار نفر در زلزله اى در شام كشته مى شوند كه خداوند آن را براى مؤمنان ، رحمت و براى كافران
، عذاب قرار مى دهد . وقتى زلزله شد ، به سوارانى بنگرید كه مركب هاى سیاه و سفید و دم بُریده دارند و با پرچم هاى
زرد از مغرب مى آیند تا وارد شام شوند . این رخداد در زمان بى تابى و ناله شدید و مرگـــ سرخ پیش مى آید . سپس
منتظر فرو رفتن قریه اى از دمشق به نام «حرستا» (= مرمرسا) باشید ، سپس پسر هند جگرخوار ( سفیانى ) از وادى یابس
(= دره بى آب و گیاه ، از حوران تا اردن و فلسطین) شورش مى كند ، تا بر منبر دمشق قرار بگیرد . وقتى چنین رخدادهایى
شد ، منتظر خروج و قائم مهدى(علیه السلام) باشید .
سفیانى ،سرش بزرگ ،رویش زشت ،سرخ گون و چشم آبى است
در البدء والتاریخ آمده است : از جمله اخبارى كه على بن ابى طالب در بیان فتنه ها در شام فرمود این است كه وقتى چنین
رخدادهایى شد ، پسر هند جگرخوار خروج مى كند ، تا پس از آن بر منبر دمشق دست یابد . وقتى چنین شد ، منتظر خروج
مهدى باشید .
در فصل یاران امام مهدى(علیه السلام) به نقل از الغیبه نعمانى و تفسیر عیاشى و منابع دیگر نص كامل حدیثى از امام باقر
(علیه السلام) گذشت كه بر رخدادهایى تصریح داشت كه پیاپى در آغاز حركت سفیانى رخ مى دهد . در آن آمده بود :
اى جابر ! بر جاى خود باش و هرگز دست و پا مزن (و كارى مكن) تا نشانه هایى را ببینى كه برایت مى گویم و در یك سال
رخ مى دهد : سروشى را در دمشق مى بینى كه ندا مى دهد ; یكى از روستاهاى دمشق فرو مى رود ; قسمتى از
مسجد دمشق فرو مى ریزد . . . در آن وقت اهالى شام بین سه پرچم اختلاف نظر پیدا مى كنند : اصهب ، ابقع و سفیانى .
قبیله مضر ، همراه طایفه بنى ذنب حمار هستند ; سفیانى با دایى هایش از قبیله كلب است . سفیانى و پیروانش بر
بنى ذنب حمار شورش مى كنند و جنگى به وقوع مى پیوندد كه تا آن روز اتفاق نیفتاده بود . سپس مردى از بنى ذنب
حمار به دمشق مى آید . وى و همراهانش را چنان مى كشند كه كسى را بدان گونه نكشته اند و این است معناى
آیه اى كه خدا مى فرماید :
« گروه هایى از مردم به جان هم مى افتد . واى بر كفارى كه آن روز بزرگ در آن جنگ شركت مى كنند » ( مریم/19 )
سفیانى و همراهانش خروج مى كنند و قصدى جز كشتن آل محمد و پیروان شان ندارند .